فاجعه در کمین محصلان تهران، تنها سه مدرسه دولتی گواهی ایمنی دارند

بیش از شش‌هزار مدرسه و مهدکودک در تهران فعال‌اند که تقریبا همه آن‌ها استاندارد ایمنی ندارند

وضع اسفناک یک کلاس درس در تهران- عکس خبرگزاری برنا

معاون پیشگیری و حفاظت از حریق سازمان آتش‌نشانی تهران اعلام کرد که از میان بیش از شش هزار مدرسه و مرکز آموزشی در شهر تهران، تنها سه واحد توانسته‌اند برگه ایمنی را دریافت کنند. این آمار به‌روشنی از بحران ایمنی در نظام آموزشی پایتخت خبر می‌دهد.

کامران عبدولی، معاون این سازمان، تعداد کل مراکز آموزشی را شش هزار و ۴۲۰ واحد اعلام کرده است که شامل یک هزار و ۵۰۴ مهدکودک و پیش‌دبستانی، دو هزار و ۵۰ مدرسه ابتدایی، دو هزار و ۳۸۳ مدرسه فنی‌وحرفه‌ای، کار و دانش و متوسطه، و ۸۸ مدرسه ویژه کودکان استثنایی است. از این میان، دو هزار و ۹۱۳ واحد غیر‌دولتی و سه هزار و ۱۲۹ واحد دولتی هستند. به گفته او، اگرچه این مدارس بارها بازرسی شده‌اند، اما میزان رسیدگی به موارد خطرساز و اجرای توصیه‌های ایمنی قابل‌قبول نبوده است.

مهم‌ترین تهدیدهای شناسایی‌شده در مدارس تهران شامل اتصالی برق، استفاده از بخاری‌های غیراستاندارد، منابع حرارتی باز، و تجهیزات گرمایشی فرسوده است. علاوه بر این، گزارش‌های متعددی از حوادثی مانند سقوط از ارتفاع، انفجار در موتورخانه‌ها، ریزش چاه، حوادث ناشی از جوشکاری و برشکاری، و استفاده نادرست از مواد شیمیایی در آزمایشگاه‌ها منتشر شده است. عبدولی نصب سیستم‌های اعلام حریق را به‌ویژه در مدارس چندطبقه، از موثرترین اقدامات برای کاهش خسارات می‌داند. با این حال، به گفته او، بسیاری از مدیران آموزشی هنوز این نوع تجهیزات را نصب نکرده‌اند.

 

کاهش شدید شاخص ایمنی در مدارس تهران

آمار تازه منتشرشده با داده‌های سال گذشته تفاوت آشکار دارد. رئیس سازمان آتش‌نشانی تهران در شهریور ۱۴۰۳ اعلام کرده بود که حدود ۵۰ درصد مدارس از نظر ایمنی در وضعیت قابل‌قبول قرار دارند. اکنون این عدد به کمتر از یک‌دهم درصد رسیده است. قدرت‌الله محمدی، رئیس وقت سازمان، همان زمان گفته بود که «وضع ایمنی مدارس خوب نیست» و تا آن زمان حتی یک پرونده ایمن‌سازی کامل به سازمان ارائه نشده است.

به‌رغم هشدارهای پی‌در‌پی، نشانه‌ای از اقدام موثر دیده نمی‌شود. این در حالی است که بیش از یک میلیون و ۱۳۲ هزار دانش‌آموز در تهران مشغول تحصیل‌اند؛ جمعیتی که از مجموع دانش‌آموزان چند استان پرجمعیت کشور نیز بیشتر است. بی‌توجهی به وضعیت ایمنی این تعداد کودک و نوجوان نشانه آشکار بحران ساختاری در مدیریت آموزش و پرورش کشور است.

بخش عمده مدارس دولتی پایتخت در ساختمان‌های فرسوده مستقرند؛ ساختمان‌هایی که در طول سال‌های اخیر کمتر بازسازی یا بهسازی شده‌اند. ضعف شبکه برق، نبود تهویه مناسب، سیستم گرمایشی قدیمی و انبارداری ناایمن از مشکلات تکرارشونده در گزارش‌های بازرسی آتش‌نشانی است.

آمارهای عملیاتی سازمان آتش‌نشانی تهران نشان می‌دهد که نیمی از حریق‌های رخ‌داده در مراکز آموزشی مستقیما از نقص در تاسیسات برق و گاز ناشی می‌شود. همچنین ۷۹ درصد سایر حوادث گزارش‌شده نتیجه فرسودگی بناها بوده است. در فهرست حوادث ثبت‌شده می‌توان به سقوط درخت یا اجسام معلق، ریزش چاه، نشت گاز و آب‌گرفتگی اشاره کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نگرانی زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم طبق داده‌های همین سازمان، حدود نیمی از سوانح در مدارس ابتدایی دوره اول رخ می‌دهد.

در سال ۱۴۰۱ نیز اعلام شده بود که مدارس مناطق ۱۵، ۱۳، ۲۰ و ۴ تهران بیشترین میزان ناایمنی را دارند. از میان ۹۳۰ مدرسه‌ای که در آن سال برای تشکیل پرونده ایمنی فراخوانده شدند، تنها ۱۱ واحد به آتش‌نشانی مراجعه کردند. این عدد گویای بی‌توجهی مدیران مدارس و ضعف نظارت اداره آموزش و پرورش در پایتخت است.

بررسی داده‌های سازمان آتش‌نشانی و اظهارات مقام‌های رسمی نشان می‌دهد که فقدان سیاست واحد برای الزام مدارس به دریافت برگه ایمنی و نبود پیگیری قضایی در برابر مدیران متخلف، عامل اصلی تداوم وضعیت خطرناک فعلی است، وضعیتی که ممکن است سبب تکرار حوادث مرگبار گذشته شود.

 

فرسودگی عامل موثر در سوانح

مسئله فرسودگی و قدیمی بودن ساختمان مدارس در تهران سال‌هاست که یکی از معضلات اصلی آموزش عمومی است. این وضعیت در حالی تداوم یافته که مدیران آموزش و پرورش پایتخت بارها به آن اذعان کرده‌اند، اما تغییر محسوسی در شرایط موجود دیده نمی‌شود. مجید پارسا، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، اردیبهشت امسال گفته بود: «تفاوت تهران با بسیاری از استان‌ها در قدمت بالای مدارس است و این موضوع یکی از چالش‌های اصلی ما به شمار می‌آید.»

به گفته او، برخی مدارس را می‌توان با مدیریت منطقه‌ای و صرف هزینه محدود بازسازی کرد تا به سطح ایمنی قابل قبول برسند، اما بسیاری از ساختمان‌ها از توان مالی مناطق فراترند و به مداخله مستقیم سازمان نوسازی مدارس نیازمندند. با این حال، همکاری دستگاه‌های مسئول در این زمینه ناکافی است و اولویت تخصیص بودجه به ایمن‌سازی مدارس در عمل محقق نشده است.

مسئله فرسودگی تنها به مدارس دولتی محدود نیست. در حالی که ۷۹ درصد دانش‌آموزان تهرانی در مدارس غیردولتی تحصیل می‌کنند، آمارها نشان می‌دهد بسیاری از این مدارس نیز از نظر ایمنی وضعیت نامطلوبی دارند. به‌رغم شهریه‌های بالا، ساختمان تعدادی از مدارس خصوصی درواقع خانه‌هایی است که تغییر کاربری داده شده؛ ساختمان‌هایی که از نظر ساختاری برای حضور صدها دانش‌آموز مناسب نیستند و استانداردهای لازم را ندارند.

 

اختلاف آماری در نهادهای مسئول

اختلاف نظر میان دستگاه‌های مسئول درباره سطح ناایمنی مدارس، خود به مشکلی ساختاری بدل شده است. شهریور امسال رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران هشدار داد که از میان دو‌ هزار و ۴۰۰ مدرسه دولتی پایتخت که پایش شده‌اند، بیش از ۴۰۰ هزار مورد «نبود انطباق ایمنی» شناسایی شده است. به گفته او، این موارد شامل نقص سیستم برق، نبود خروج اضطراری، انسداد مسیرهای فرار و نصب تجهیزات غیراستاندارد است.

مطابق مصوبات شورای شهر تهران، شهرداری موظف است در اولویت تخصیص کمک‌های عمرانی، اعتبارات لازم برای رفع ناایمنی مدارس را در نظر بگیرد تا آنها بتوانند از سازمان آتش‌نشانی  تاییدیه ایمنی دریافت کنند. با وجود این الزام قانونی، شمار بسیاری از مدارس هنوز در صف بازرسی قرار دارند و برای دریافت گواهی ایمنی از سوی شهرداری یا اداره آموزش و پرورش اقدامی نشده است.

تناقض آماری زمانی آشکارتر می‌شود که به یاد آوریم مهدی بابایی، رئیس وقت کمیته ایمنی شورای شهر، سال گذشته گفته بود: «هیچ مدرسه‌ای در فهرست ساختمان‌های بحرانی از نظر ایمنی وجود ندارد.» این تضاد نشان می‌دهد حتی در سطح تصمیم‌گیری شهری معیار مشخصی برای تعیین میزان خطر وجود ندارد و نهادهای مختلف در تشخیص اولویت‌ها اختلاف نظر دارند.

 

تکرار حوادث مرگبار

بی‌توجهی مداوم به ایمنی مدارس در حالی ادامه دارد که حافظه عمومی ایران پر است از نمونه‌های تلخ حوادث آموزشی. یکی از فاجعه‌بارترین آنها آتش‌سوزی مدرسه دخترانه روستای شین‌آباد پیرانشهر در سال ۱۳۹۱ بود. در آن حادثه، نشت نفت از بخاری غیراستاندارد و سقوط آن بر اثر دستپاچگی مدیر مدرسه باعث آتش‌سوزی شد. ۲۹ دانش‌آموز دختر دچار سوختگی شدند و دو نفر از آنان جان باختند.

گزارش سازمان آتش‌نشانی در همان سال علت حادثه را نشت سوخت، انسداد مسیر خروج اضطراری و وجود میله‌های فلزی در پنجره‌ها عنوان کرد. سال‌ها پس از این فاجعه، وعده حذف بخاری‌های نفتی از مدارس داده شد، اما در سال ۱۴۰۱ اعلام شد که هنوز ۱۴ هزار بخاری نفتی در مدارس کشور فعال است.

فرو ریختن سقف مدرسه آزادی در خیابان پیروزی تهران در سال ۱۳۹۶ نیز نمونه‌ای دیگر است. در این حادثه خوشبختانه کسی جان نباخت، اما کارشناسان آتش‌نشانی اعلام کردند ساختمان مدرسه تنها ۱۵ سال عمر داشته و علت اصلی حادثه ضعف در طراحی سازه و استفاده از مصالح بی‌کیفیت بوده است. این مورد نشان می‌دهد حتی مدارس نوساز نیز امن نیستند.

آتش‌سوزی کلاس درس در زاهدان، حادثه دبیرستان شبانه‌روزی چابهار، حریق در مدرسه شهرستان شفت گیلان، و پرونده حل‌نشده مسمومیت گسترده دانش‌آموزان دختر در شهرهای مختلف، زنجیره‌ای از سوانح را شکل داده که نه‌تنها اعتماد عمومی را از بین برده، که به روان جامعه نیز آسیب زده است.

در کنار این موارد، آمار تصادفات منجر به مرگ دانش‌آموزان در اطراف مدارس، سقوط در گودال‌های باز یا کانال‌های فاقد پوشش، و همچنین موارد متعدد تعرض یا تنبیه بدنی در محیط‌های آموزشی نشان می‌دهد که بحران ایمنی تنها فیزیکی نیست، بلکه به ابعاد روانی و اجتماعی زندگی دانش‌آموزان نیز رسیده است.